ava
ورود و پخش

«اسپیدوی قرمز»؛ روایت یک شناگر جوان است که مجبور می‌شود بین اخلاق و پیروزی یکی را انتخاب کند..

اطلاعات
author

نویسنده: سمیه خاتونی 

1404/07/08

اسپیدوی قرمز

 

از استخر تا صحنه؛ تراژدی قهرمانی که در آب فرو می‌رود

نمایش «اسپیدوی قرمز» به نویسندگی لوکاس نیث و کارگردانی مجتبی واشیان، اثری است اجتماعی با رویکرد رئالیستی که تلاش می‌کند فضایی کاملاً نزدیک به واقعیت بسازد و مخاطب را درگیر موقعیتی انسانی و اخلاقی کند. محیط اجرا کاملا یادآور استخر است؛ فضایی بسته با دمای خاص، همراه با جزئیاتی چون لباس‌های خیس، دمپایی به پا داشتن شخصیت‌ها و چینشی که حس و حال استخر را به مخاطب منتقل می‌کند. این انتخاب در طراحی صحنه و میزانسن، باعث شد که نمایش بیش از هر چیز به درک حسی و تجربه‌ای نزدیک به واقعیت تکیه کند و مخاطب را به دل ماجرا بکشاند.

متن نمایش و سبک بازی‌ها هر دو بر مبنای رئالیسم شکل گرفته‌اند. ریتم کلی اجرا آرام و کنترل‌شده بود و تمرکز اصلی بر روایت داستان و دنبال کردن جریان متن قرار داشت، نه بر جلوه‌های بیرونی یا اغراق‌های نمایشی. بازیگران با استفاده از روش‌های بازی رئالیستی و با تأکید بر گفت‌وگوهای طبیعی و واکنش‌های متناسب با موقعیت، توانستند دنیای اثر را باورپذیر کنند و فضای صمیمی و ملموسی را برای مخاطب بسازند.

داستان پیرامون زندگی دو برادر شکل می‌گیرد: یکی قهرمان شنا که در مسیر حرفه‌ای خود با چالش‌های اخلاقی و ورزشی دست و پنجه نرم می‌کند، و دیگری که به عنوان وکیل مسئولیت قراردادهای تجاری او را بر عهده دارد. محور اصلی نمایش، مسأله دوپینگ در ورزش و پیامدهای آن است، اما متن فراتر از ورزش، به لایه‌های روانشناختی و اجتماعی انسان‌ها نیز نفوذ می‌کند؛ از اعتماد به نفس و نقص‌های فیزیکی گرفته تا احساس شرم، و در نهایت نشان دادن اینکه چگونه انسان‌ها می‌توانند به ابزاری برای منافع یکدیگر بدل شوند.

کارگردانی اثر با توجه به جزئیات صحنه، موفق شده بود فضایی منسجم و باورپذیر بیافریند. طراحی صحنه همراه با طراحی لباس و گریم هماهنگ با موقعیت (لباس‌های ورزشی، ظاهر ساده و بدون اغراق، و تأکید بر حس تعریق یا خیس بودن بدن‌ها)، موجب شد که حس محیط به صورت کامل به تماشاگر منتقل شود. این دقت در طراحی، هم به جنبه حسی اثر افزوده و هم ارتباط میان بازیگر و فضای نمایشی را طبیعی‌تر کرده است.

در بخش بازی‌ها، بازیگران با وفاداری به متن مبداء، از اغراق‌های بی‌جا پرهیز کرده و سعی در ایجاد رابطه‌ای مستقیم با تماشاگر داشتند. بازی‌ها روان و کنترل‌شده بودند و تمرکز آن‌ها بر انتقال تدریجی کشمکش‌های درونی و بیرونی شخصیت‌ها بود؛ کشمکش‌هایی که میان خواست فردی، فشار اجتماعی و تعهدات اخلاقی در نوسان بودند.

در تحلیل کلی، «اسپیدوی قرمز» از منظر روانشناختی قابل بررسی در چارچوب نظریه‌های فرویدی و یونگی است؛ جایی که تضاد میان «خواست‌های غریزی» و «اخلاق اجتماعی» نمایان می‌شود. همچنین از نگاه جامعه‌شناختی، نمایش به مسأله‌ای گسترده‌تر از ورزش اشاره دارد: رقابت، فشار برای موفقیت، و قربانی کردن ارزش‌های انسانی در برابر منافع اقتصادی. از این منظر، اثر هم یک درام اجتماعی است و هم می‌تواند در قالب تئاتر انتقادی بررسی شود.

«اسپیدوی قرمز» در مجموع نمایشی است که با سادگی، دقت و وفاداری به رئالیسم، توانسته است فضایی ملموس و در عین حال اندیشمندانه خلق کند و تماشاگر را به مواجهه با پرسش‌هایی درباره اخلاق، بدن، موفقیت و انسانیت وادارد.

ویدیو ها و عکس ها
media
media
media
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد شوید.

09122****98

بعنوان فردی که تجربه اول تئاترش بود و فیلم زیاد دیده می تونم بگم باعث شد من تئاتر بیشتر برم واقعا اجراها عالی بود طراحی صحنه حتی انتخاب نقش شناگر واقعا بهش میومد یا اقای مدیر برنامه یعنی نقش ها، می نشست به افراد همه چی عالی و خسته نباشید به دوست عزیزمون مجتبی و سپهر عزیز